دکمه نمایش دهنده پیج رنک برای وبسایت ها و وبلاگ ها. ابزاری برای نمایش پیجرنک سایت شما ابزار نمایش پیجرنک تبادل هوشمند لینک... [بیشتر بخوانید]
لینک پد چیست؟
اگه وبلاگ یا سایت دارید میتونید با لینک کردن مطالب جدیدتون به اینجا بازدیدکننده های بیشتری رو جذب کنید. گاهی هم توی اینترنت مطالب جالبی پیدا میشه که دلتون میخواد جایی ثبت کنید و بعدا بخونید یا به دیگران نشون بدید، اینکارم اینجا ممکنه. دقت کنید که اینجا جای معرفی کل یک سایت نیست بلکه برای معرفی مطالب سایتها ساخته شده!![ثبت نام سریع](http://www.linkpad.ir/content/themes/default/images/front_register_btn.png)
![لیست جدیدترین مطالب ارسال شده به لینک پد مشاهده آخرین مطالب](http://www.linkpad.ir/content/themes/default/images/front_news_btn.png)
یک مشهدی می گوید در اون سال ها سرباز بگیری بود و من رو بردند به سرباز خونه ای در مشهد… هنوز ۴۵ روز نگذشته بود، که دلم برای خانواده ام تنگ شد. اما مرخصی ندادن ،منم بدون مرخصی و پای پیاده، از مشهد تا طر... [بیشتر بخوانید]
تا به حال شده است که به مسافرت رفته باشید و یا از درب منزل خارج شده باشید و به سر کار بروید و در منزل دوست خود باشید و ناگهان نیاز به یک فایل پیدا کنید، اگر جواب شما بله است پس حتما به فکر راه حل بوده... [بیشتر بخوانید]
شیوانا با دوتن از شاگردانش همراه کاروانی به شهری دور می رفتند. با توجه به مسافت طولانی راه و دوری مقصد ، طبیعی بود که بسیاری از مردان کاروان بدون همسرانشان و تنها سفر می کردند و وقتی به استراحتگاهی می... [بیشتر بخوانید]
پسر زنی به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشت. بنابراین زن دعا می کرد که او سالم به خانه باز گردد . این زن هر روز به تعداد اعضاء خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و ... [بیشتر بخوانید]
پیش دانشگاهی سال سرنوشت ساز-داستان زندگی دختری از جنس بلور پیش دانشگاهی سال سرنوشت ساز-داستان زندگی دختری از جنس بلور پیش دانشگاهی سال سرنوشت ساز-داستان زندگی دختری از جنس بلور پیش دانشگاهی سال سرنو... [بیشتر بخوانید]
روزی مرد کوری رویپلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود. روی تابلو خوانده می شد: �من کور هستم لطفا کمک کنید.� روزنامه نگار خلاقی از کنار او می گذشت؛ نگاهی به او انداخت... [بیشتر بخوانید]
وزیری با خدم و حشم خود از راهی می گذشت. شکوه و جلال او به اندازه ای بود که همه مردم از دیدن او شگفت زده شده بودند و به یکدیگر می گفتند که این کیست؟ عجب عظمت و شکوهی دارد! زنی در میان جمع حاضر بود، گفت... [بیشتر بخوانید]
زنی با سر و صورت کبود و زخمی سراغ دکتر روانشناس میره .. دکتر می پرسه : چه اتفاقی افتاده؟ خانم در جواب میگه: دکتر، دیگه نمی دونم چکار کنم. هر وقت شوهرم عصبانی و ناراحت میاد خونه، منو زیر مشت و لگد له م... [بیشتر بخوانید]
داستان زندگی دختری از جنس بلور داستان واقعی زندگی دختری از جنس بلور فسمت اول:سوم دبیرستان(شروع اشتباهات فاحش من داستان زندگی دختری از جنس بلور داستان واقعی زندگی دختری از جنس بلور فسمت او... [بیشتر بخوانید]
نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز - یعنی ماشین ما اونقده داغونه که نیم ساعته پشت یه دوچرخه میرونی و نمی توونی ازش سبقت بگیری !!!!!!!!!! نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز - یعنی ماشین ما ... [بیشتر بخوانید]
زمانیکه مردی در حال پولیش کردن اتومبیل جدیدش بود کودک ۴ ساله اش تکه سنگی را بداشت و بر روی بدنه اتومبیل خطوطی را انداخت. مرد آنچنان عصبانی شد که دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محکم پشت دست او زد بد... [بیشتر بخوانید]
آورده اند که شیخ روزی در بازار نشابور می رفت و جمع درویشان در خدمت او می آمدند .جمعی برنایان می آمدند برهنه ، هر یکی ایزار پای چرمین می پوشید و یکی را بر گردن گرفته می آوردند چون پیش شیخ رسیدند شیخ پر... [بیشتر بخوانید]
در زمان آغا محمد خان قاجار، شخصى از حاکم شهر خود که با صدر اعظم نسبت داشت، نزد صدر اعظم شکایت برد. صدر اعظم دانست حق با شاکى است گفت: اشکالى ندارد، مى توانى به اصفهان بروى. مرد گفت: اصفهان در اختیار پ... [بیشتر بخوانید]
گنجشک با خدا قهر بود … روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت. فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم... [بیشتر بخوانید]
دوره های در حال ثبت نام
ورود به جشنواره و دیدن تمام دوره ها
دورهی نخبهی طراحی و برنامه نویسی وب
دوره ی آموزشی 0 تا 100 php و mysql
آموزش برنامه نویسی برای نوجوانان دوره از راه دور و آنلاین
آموزش SEO