از محاسن این سرویس این است که خودش به صورت اتوماتیک قیمت را در صورت تغییر در منبع، به روز می کند و در نتیجه اگر حتی چند ماه از نگارش شما بابت یک کالا گذشته و شما قیمت را نوشته باشید، کاربری که امروز ب... [بیشتر بخوانید]
نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز - یعنی ماشین ما اونقده داغونه که نیم ساعته پشت یه دوچرخه میرونی و نمی توونی ازش سبقت بگیری !!!!!!!!!! نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز - یعنی ماشین ما ... [بیشتر بخوانید]
نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز - ضایع ترین پروفایلهای ایرانی فیسبوک نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز - ضایع ترین پروفایلهای ایرانی فیسبوک نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز - ... [بیشتر بخوانید]
اگر شما هم جزو افرادی هستید که در فیس بوک هستید حتما این سرویس را امتحان کنید و اینفو گراف خود را با دوستان تان به اشتراک بگذارید. [بیشتر بخوانید]
مردی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده، نگران و مضطرب. در انتهای کادر در بزرگی دیده می شود با تابلوی “اتاق عمل”. چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح با لباس سبز رنگ از آن خارج می شود. مرد نفسش را در س... [بیشتر بخوانید]
روزی هارون الرشید از بهلول پرسید: بزرگ ترین جانور دریا کدام است؟ گفت: نهنگ پرسید: بزرگ ترین جانور خشکی کدام است؟ (...) [بیشتر بخوانید]
زنگ آخر بود . از کلاس فرار کردم، از امتحان جبر! در گوشه ای از حیاط، خودم را گم و گور کردم. اما دلهره امتحان و جواب ندادن به سوالات جبر و نمره صفر … اکنون چند سال از آن روز می گذرد اما باز هم دلهره امت... [بیشتر بخوانید]
یک مرد ۸۰ ساله میره پیش دکترش برای چک آپ. دکتر ازش در مورد وضعیت فعلیش می پرسه و پیرمرد با غرور جواب میده : هیچوقت به این خوبی نبودم. تازگیا با یه دختر ۲۵ ساله ازدواج کردم و حالا باردار شده و کم کم دا... [بیشتر بخوانید]
یه روز جبرئیل میره پیش خدا گلایه میکنه که: آخه خدا، این چه وضعیه آخه؟ ما یک مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر میکنن اومدن خونه باباشون! به جای لباس و ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی میخو... [بیشتر بخوانید]
- عکسهای الهام حمیدی در یک جواهر فروشی-نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز - عکسهای الهام حمیدی در یک جواهر فروشی-نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز - عکسهای الهام حمیدی در یک جواهر فروشی... [بیشتر بخوانید]
پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت . بالاخره پرسید : – ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟ پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت : – درسته درباره ی ت... [بیشتر بخوانید]
وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو “داداشی” صدا می کرد . به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون ... [بیشتر بخوانید]
در حالی که دختر بزرگم ۷ ساله بود من دوباره باردار شدم . آن ها به قدری عصبانی بودن که مرا تا حد بیهوشی کتک زدند.در ۹ ماه بارداری بارها آنها به من حمله می کردند تا بچه را از شکمم بیرون بکشند واو را از ب... [بیشتر بخوانید]
بالاخره پس از ماهها تلاش بیوقفه و گردآوری مباحث کتاب آرچبوک (راهنمای تازهواردان) از پایه، این کتاب با کیفیتی مناسب و درخور آماده انتشار گردید. پروژه این کتاب که توسط ایمان امینی کلید خورده بود پس ... [بیشتر بخوانید]
برگزاري آزمون دوره آموزشي غيرحضوري همت مضاعف،كارمضاعف [بیشتر بخوانید]
دوره های در حال ثبت نام
ورود به جشنواره و دیدن تمام دوره ها
دورهی نخبهی طراحی و برنامه نویسی وب
دوره ی آموزشی 0 تا 100 php و mysql
آموزش برنامه نویسی برای نوجوانان دوره از راه دور و آنلاین
آموزش SEO