+
۱

نیامدی :: اوکامی (اینجا کلیک کنید)

نیامدی :: اوکامی

چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی

چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن

خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه

ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام

دوباره صبح، ظهر، نه! غروب شد نیامدی

 

رای دهندگان

ARADUX  

دیدگاهتان را بنویسید